از جشن پوریم چه میدانید؟ جشن پوریم» یکی از سنتهای قدیمی قوم یهود است که در دهههای اخیر و پس از تشکیل رژیم جعلی اسرائیل در سرزمینهای اشغالی، رنگ و بوی متفاوتی به خود گرفته است. این به اصطلاح جشن، که همزمان با سیزدهمین روز از سال جدید خورشیدی برگزار میشود، در حقیقت جشن و پایکوبی بر خون دهها هزار نفر از مردم ایران است که با توطئه و دسیسه دو یهودی نفوذی در دربار خشایارشاه کشته شدند.
شرح ماجرا از این قرار است:
در زمان خشایارشاه، یهودیان جزء اقلیتهای مذهبی ایران بودند و همواره سعی در نفوذ در دربار شاه ایران داشتند. هامان صدر اعظم خشایارشاه به دلیل نافرمانی یهودیان از دستورات و قوانین پادشاهی، از عدم پرداخت مالیات و سرپیچی از فرمان پادشاه، ابراز نگرانی میکند و پادشاه را در جریان توطئههای یهودیان قرار میدهد و از پادشاه میخواهد تا پیش از آنکه این قوم علیه تاج و تخت شاه اقدامی کنند، با توطئه این قوم مقابله کند.
در کتاب عهد عتیق درباره این داستان آمده است: شاه ایران زمین که در پایان جشن ۱۸۰ روزه از باده نوشی بدمست شده بود، در هنگام بدمستی، شهبانو "وشتی" را میطلبد تا او را به اغیار بنمایاند. ملکه از این دستور گستاخانه شاه سر باز میزند و شاه خشمگین، او را از شهبانویی ساقط میكند و او را به دست جلاد میسپارد.
یهودیان که در سراسر ایران، نفوذ فراوان داشتند، جسارتشان به جایی رسیده بود که از دادن مالیات و خراج استنکاف میكردند و این استنکاف موجب شده بود که هامان» صدراعظم خشایارشاه علیه آنان بشورد و آنان را در تنگنا قرار دهد و یا حتی دستور قتل برخی از آنان را صادر كند. البته یهودیان در برخی کتابهای خود میگویند: "مردخای" که پیشوای دینی یهودیان در عصر خشایارشاه بوده، وقتی حاضر به تعظیم در مقابل هامان نمیشود، او و اتباعش مورد غضب هامان قرار گرفته و تهدید به مرگ میشوند.
یهودیان که به صورت غیر رسمی در دربار شاه نفوذ داشتند، چاره میاندیشند و از این فرصت استفاده کرده و دخترکی یهودی به نام اِستِر» را به عنوان ملکه و شهبانوی کشور به پادشاه معرفی میکنند و به او نیز توصیه میکنند که یهودی بودن خود را پنهان کند.
استر هویت یهودی خود را پنهان کرد و با یک دشمن ایرانی یعنی اخشورش (خشایارشاه) ازدواج کرد و با این کار ملت یهود را نجات داد.
این مورد یکی از موفقترین عملیات نفوذ ن جاسوس یهودی در میان مقامات کشورهای دیگر به شمار میرود که با استفاده از زیبایی ظاهر و به خدمت گرفتن جذابیتهای جنسی، توطئههای قوم یهود را اجرا کردند و میکنند.
شاه سست عنصر نیز وقتی زیبایی او را میبیند، شیفته او شده و او را به عنوان ملکه تمام ایرانیان برمیگزیند، بدون آنکه بداند او یهودی است و یا برادرزاده مردخای» رهبر مذهبی یهودیان ایران است. اِستِر ملکه ایران میشود.
با ورود "استر" دخترک جوان و زیبا روی یهودی به دربار، مردخای به راحتی نقشههای شوم خود را به وسیله استر و اغوای شاه ایران اجرا میکند. هامان صدر اعظم خشایارشاه نیز شاه را از توطئه مردخای آگاه میسازد و پادشاه دستور بر دار کردن مردخای را صادر میکند. اما استر که به شدت بر روی شاه سست عنصر تسلط یافته بود، با خائن جلوه دادن هامان و اینکه وی توطئه کشتن شاه را در سر دارد، هامان را از تخت صدر اعظمی به زیر کشیده و بر دار میكند.
توطئه استر و مردخای با کشتن هامان پایان نمیپذیرد و آنها حکم قتل هر 10 پسر هامان را نیز از پادشاه ایران میگیرند و در قدم بعدی 10 پسر هامان نیز کشته میشوند.
اوج دشمنی یهودیان با ایرانیان پس از کشتن هامان و 10 پسرش آنجا بیشتر آشکار میشود که استر و مردخای با کشته شدن پسران هامان نیز راضی نشده و اجساد آنها را در شهر بر دار میکنند تا میان ایرانیان رعب و وحشت ایجاد کرده و ناگفته سرنوشت دشمنان و مخالفان یهودیان را به نمایش بگذارند.
پس از کشتن هامان، یهودیان مهاجر ساکن در ایران که اینک در دربار نیز راه یافته بودند حاکم بلامنازع دربار هخامنشی میشوند. یهودیان چون بر بلاد ایران حاکم شدند، از پادشاه، سه روز مهلت خواستند تا مخالفان پارسی و ایرانیِ یهودیان را بکشند. یهودیان، با هجوم به شهرهای ایران، دست به قتل عام گسترده ایرانیان میزنند.
یهودیان با حمله به خانههای ایرانیان، مردان، ن و کودکان را به قتل رسانده و بنا بر برخی از متون موجود، اموال آنها را نیز غارت میکنند. اما یهودیان در متون خود تنها به قتل عام ایرانیان اعتراف کرده و هرگونه غارت اموال آنان را تکذیب میکنند و آن را از افتخارات خود میدانند.!! در 127 استان ایرانِ آن زمان، طی دو روز بیش از 77 هزار ایرانی - و به روایتی دیگر 500 هزار نفر - کشته میشوند.
در کتب مربوط به یهودیان از جمله کتاب استر، یهودیان به کشتار 80 هزار ایرانی اعتراف میکنند، اما محققان مستقل این رقم را تا 500 هزار نفر ذکر کردهاند. در آن زمان ایران نزدیک به 800 هزار نفر جمعیت داشته و با احتساب 500 هزار نفر، بیش از نیمی از جمعیت آن روز ایران به دست یهودیان قتل عام میشوند.
گفته میشود این کشتار در روزهای 13 و 14 ماه آدار اولین ماه سال جدید انجام میشود و روز دوم کشتار به اصرار استر به خشایارشاه برای از بین بردن دشمنان قوم یهود ادامه پیدا میکند. بر اساس متون تاریخی، نحسی روز 13 فروردین در میان ایرانیان و بیرون رفتن مردم از خانهها ریشه در کشتار تاریخی ایرانیان داشته است.
پس از این قتل عام ایرانیان، یهودیان جشن و پایکوبی بر پا کرده و به شکرانه غلبه بر ایرانیان و ریختن خون دشمنان قوم یهود، آن را عید اعلام کرده و روزه میگیرند. مردخای از آن زمان به عنوان پیامبر این قوم، و استر - دخترک فاسد یهودی که با تکیه بر این حربه به دربار شاه راه یافته بود - نیز به شخصیتی مقدس که مورد لطف خداوند است تبدیل میشوند. استر پس از آن کتابی مینویسد که تمام این وقایع را لطف و رحمت الهی و با اراده خداوندی توصیف میکند. این کتاب اکنون به کتاب مقدس یهودیان تبدیل شده است.
پوریم به معنای قرعه بوده و به اعتقاد یهودیان، این سرنوشت و تقدیر الهی بوده است و قرعهای از جانب پروردگار برای لطف به قوم برگزیده یهود و نابودی دشمنان آنها.
از آن زمان تا کنون، این روز به عنوان "عید یهودیان" زنده نگاه داشته شده و هر سال یهودیان سراسر جهان در این روز مراسم مختلفی از قبیل روزه گرفتن، برپایی جشن و پایکوبی، نوشیدن شراب و افراط در مستی، دادن هدیه به یکدیگر و . گرامی میدارند.
در آموزههای تلمود یهودیان در یکی از بخشها به صراحت به نوشیدن شراب تا حد سرمستی توصیه شده است: "در روز پوریم هر فرد - یهودی - مکلف است به حدی - شراب - بنوشد که تفاوت میان "نفرین بر هامان" و "درود بر مردخای" را تشخیص ندهد."
از دیگر مراسمی که در عید پوریم اجرا می شود، رژه زامبیها در اسرائیل است. در این رژه، صهیونیستها با گریم خود به شکل زامبیها [آدم خوارها] اعضای مصنوعی از بدن انسان را به نشان خونخواری و کشتار ایرانیان بر دهان میگیرند.
از دیگر مراسمی که یهودیان در این روز برگزار میکنند، مراسم "هامان سوزان" است. آنها هامان و ده پسرش را نماد دشمنان قوم یهود دانسته و بهطور سمبلیک در مراسمی، نماد و یادبودی از هامان، وزیر الوزاری خشایارشاه را در آتش میسوزانند.
همچنین یهودیان با پختن شیرینیای به نام "گوش هامان"، بر دار کردن وزیر ایرانی را جشن میگیرند.
مقبره استر و مردخای در همدان از جمله مکانهاییست که یهودیان آن را عبادتگاه و زیارتگاه خوانده و مدتها جشنهای خود را در آن برگزار میکردند که با اعتراض مردم به اهانتآمیز بودن این جشنها برای ایرانیان و برگزاری تجمعاتی در برابر مقبره استر و مردخای، همراه بوده است.
مقبره استر و مردخای، به ادعای یهودیان، پس از غصب مسجد الاقصی، دومین مکان مقدس این قوم به شمار میرود.
مقایسه رفتار یهودیان با هولوکاستی که خود رقم زدهاند و استفاده از هولوکاستی جعلی که مدعی هستند 6 میلیون یهودی طی دو سال کشته شدهاند، نمایانگر اوج فتنهگری و پلیدی صهیونیستها در رسیدن به اهداف شومشان در تسلط بر جهان است. آنجا که اجازه سخن گفتن درباره یکی داده نمیشود و دیگری به عنوان عیدی مقدس بزرگ داشته میشود؛ و هر دو در راستای هدفی بزرگتر است.
اکنون تعجب است که چرا و چگونه و به چه دلیل ایرانیان در روز سیزدهم فروردین که حدود 500 هزار ایرانی قتل عام شدند به جشن و شادی بر میخیزند؟! در حالیکه ایرانیان باستان در 2500 سال قبل برای فرار از کشته شدن به دشت و کوه و جنگل پناهنده شدند نه برای جشن و سرور و شادی. و شاید از همینرو باشد که روز سیزده فروردین نزد ایرانیان از دیرباز روز نحس و شومی به حساب میآمد. گرچه ما با روز طبیعت هرگز مخالف نیستیم، اما نباید غافل از اصل ماجرای نحس دانستن روز سیزدهم فروردین باشیم که در این روز نیمی از جمعیت ایران توسط یهودیان خونخوار کشته شدند.
درباره این سایت